تکفیر اهل قبله

تکفیر اهل قبله یا تکفیر مسلمانان به معنای نسبت کُفر دادن به فرد یا گروهی از مسلمانان توسط برخی دیگر از آنان است که پیامدهایی همچون جواز قتل و مصادره اموال تکفیرشدگان را در پی دارد. وهابیان با برداشت خاصی از آموزه‌های همچون توحید، زیارت و تَوَسُّل مسلمانانِ مخالف اندیشه‌های خود به‌ویژه شیعیان را تکفیر می‌کنند.

بیشتر عالمان اسلامی مرز اسلام و کفر را جاری کردن شهادتین بر زبان می‌دانند و تکفیر پیروان مذاهب اسلامی را جایز نمی‌دانند. با این حال در طول تاریخ اسلام همواره برخی از مسلمانان، پیروان مذاهب مخالف خود را تکفیر نموده‌اند. تکفیر امام علی(ع) در ماجرای حکمیت توسط خوارج و تکفیر اهل رِدّه در زمان خلافت خلیفه اول از نخستین نمونه‌های تکفیر اهل قبله است. پس از آن نیز کم‌وبیش این تفکر میان پیروان مذاهب اسلامی وجود داشت و افراد بسیاری به همین دلیل کشته شدند. البته تکفیر منحصر در دایره مذاهب نبود بلکه گاهی برخی از فقها، فلاسفه و عرفای هم‌مذهب خود را نیز تکفیر می‌کردند. همچنین در فتنه خلق قرآن، طرفداران هر کدام از نظریات خلق و قدم قرآن که هر دو از اهل‌سنت بودند طرفداران نظریه دیگر را تکفیر کردند.

پس از شکل‌گیری وهابیت، تکفیر اهل قبله رواج بیشتری یافته است. همچنین تحت تأثیر افکار وهابی‌ها و با حمایت آنها گروه‌هایی همچون داعش شکل گرفته است که مسلمانان به‌ویژه شیعیان را تکفیر می‌کنند.

درباره تکفیر آثار متعددی وجود دارد که بیشتر آنها با محوریت نقد این اندیشه تألیف شده است. همچنین همایش‌هایی در نقد تکفیر و جریان‌های تکفیری برگزار شده است.

اهمیت و جایگاه

تکفیر موضوعی فقهی و کلامی است که در تاریخ اسلام همواره به خاطر انتساب آن به فرد یا گروهی از مسلمانان، خون و مال آنان مباح شمرده‌ شده است و در نتیجه آن جنگ‌هایی شکل گرفته و افراد بسیاری کشته و بی‌خانمان شده‌اند. همچنین در نتیجه انتساب تکفیر به برخی از پیروان مذاهب اسلامی، برخی از اماکن و بناهای مورد احترام آنها نیز تخریب شده است. در قرن‌های اخیر با رواج اندیشه‌های تکفیری و تکفیر مسلمانان توسط پیروان این اندیشه‌ها، بحث از تکفیر رونق بیشتری گرفته است و آثاری در این باره نوشته و همایش‌هایی برگزار شده است.

مفهوم‌شناسی و اقسام

تکفیر به معنای کافر خواندن مسلمانی یا نسبت کفر دادن به اهل قبله است. البته کفر به فقهی و اعتقادی تقسیم می‌شود که نسبت دادن هر کدام از آنها به مسلمانی پیامدهای خاصی را برای او به دنبال دارد:

  • کفر فقهی یا ظاهری به معنای خروج از دین اسلام است. از این‌رو با مسلمانی که کافر فقهی شده همچون کافر برخورد می‌شود.
  • کفر اعتقادی یا باطنی به معنای خروج از ایمان است نه اسلام از این‌رو با مسلمانی که کافر اعتقادی شده معامله مسلمان می‎‌شود نه کافر مانند منافق که در ظاهر مسلمان است اما ایمان ندارد. به گفته امام خمینی، روایاتی که در برخی از منابع شیعه بر کفر مخالفان این مذهب دلالت دارد، بر فرض پذیرش، مربوط به کفر اعتقادی است.

ممنوعیت تکفیر اهل قبله

به فتوای فقیهان مذاهب اسلامی، تکفیر اهل قبله جایز نیست بلکه نسبت دادن بی‌دلیل کفر به مسلمان تعزیر نیز دارد. به اعتقاد فقیهان، مرز کافر و مسلمان، جاری کردن شهادتین بر زبان و اعتقاد به معاد است. از این‌رو فقها در مواردی با وجود نادرستی برخی عقاید فرقه‌ها، از تکفیر پیروان آنها خودداری کرده‌اند.

پیشینه تکفیر

پیشینه تکفیر اهل قبله میان مسلمانان، قرن نخست قمری و پس از درگذشت پیامبر(ص) بازمی‌گردد. در خلافت ابوبکر، گروهی از مسلمانان معارضِ خلافت را کافر و مرتد خواندند و به جنگ آنها رفتند که این جنگ‌ها به جنگ‌های رِدّه مشهور است. به گفته رسول جعفریان پژوهشگر تاریخ اسلام (زاده ۱۳۴۳ش)، در میان اهل رِدّه، افرادی همچون مالک بن نویره مسلمان بودند و نماز می‌خواندند اما خلافت ابوبکر را قبول نداشتند و خواستار حکومت اهل‌بیت پیامبر(ص) بودند. از این‌رو از پرداخت زکات به خلیفه وقت خودداری می‌کردند و به همین دلیل مرتد و کافر خوانده شدند و به قتل رسیدند.

در دوران حکومت امام علی(ع)، خوارج حضرت علی(ع) را به دلیل پذیرش حَکَمیَّت تکفیر کردند. و به همین دلیل، از همراهی با او در ادامه جنگ با معاویة بن ابی‌سفیان خودداری کردند. و جنگ نهروان را علیه او به راه انداختند.

همچنین چنانکه جعفر سبحانی (زاده ۱۳۰۸ش) در کتاب بحوث فی الملل و النحل گزارش کرده است در فتنه خلق قرآن، هر کدام از قائلان نظریه خلق و قِدم قرآن که هر دو از اهل‌سنت بودند، قائلان نظریه دیگر را تکفیر کردند. پس از آن همواره گروه‌هایی از مسلمانان توسط افراد یا بخشی از آنان تکفیر شده‌اند. در قرن‌های اخیر نیز با رواج اندیشه‌های سلفی و وهابی، مسلمانان به‌ویژه شیعیان توسط پیروان این اندیشه‌ها تکفیر شده‌اند.

انگیزه‌ها

شیخ محمد بن سلیمان کردی استاد محمد بن عبدالوهاب:
«‌ای فرزند عبدالوهاب! من به خاطر خدا تو را نصیحت می‌کنم که زبانت را از مسلمانان بازداری...و تو نمی‌توانی و حق نداری عموم مسلمین را تکفیر کنی؛ زیرا تو یک فرد از این امتی. و نسبت کفر به کسی که از عموم مسلمانان خارج شده، به واقع نزدیک‌تر است؛ زیرا که او از غیر راه مؤمنین پیروی کرده است..»

تاریخ بایگانی، زینی‌دحلان، ، ص۵و۶.

تکفیر مسلمانان با انگیزه‌های مختلفی انجام شده است از جمله:

  • کج‌فهمی و برداشت‌های غیراصولی از آموزهای دینی: خوارج با برداشت خاصی از آیه لَا حُكْمَ إِلَّا لِله (هیچ حکمی جز حکم خداوند نیست) به ماجرای حَکَمیت در جنگ صفین اعتراض کردند و امام علی(ع) را کافر دانستند. همچنین وهابیان با برداشت خاصی از آموزهای توحید، شرک، زیارت، تَبَرُّک، تَوَسُّل بسیاری از مسلمانان به‌ویژه شیعیان را تکفیر می‌کنند. محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار وهابیت (درگذشت ۱۲۰۶ق)، به جهت اینکه هدف آنان، وسیله تقرب به خداوند و شفیع قراردادن پیامبران، و صالحان است خونشان را حلال و قتلشان را جایز می‌داند.
  • باورهای اعتقادی: خوارج، مسلمانی که مرتکب گناه کبیره می‌شد را تکفیر می‌کردند. آنان برای تکفیر مرتکب گناه کبیره، به آیه «وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ» استناد می‌کردند. اما از نظر مسلمانان، ارتکاب گناه کبیره، موجب خروج از ایمان است نه از اسلام و در نتیجه مرتکب آن فاسق است نه کافر. همچنین در فتنه خلق قرآن، ابوالحسن اشعری و احمد بن حنبل قائلان به خلق قرآن و معتزله، قائلان به غیرمخلوق بودن (قدم) آن را تکفیر می‌کردند. در احادیث شیعه نیز غُلات (افرادی که درباره شخصیت امامان معصوم(ع) غلوّ و زیاده‌روی می‌کردند) و قائلان به تفویض (مفوّضه) کافر خوانده شده‌اند.
  • تعصبات مذهبی: بنا به گزارش‌های تاریخی در دوره‌هایی برخی از پیروان مذاهب اسلامی یکدیگر را تکفیر نموده‌اند. برای نمونه در قرن هشتم قمری پیروان مذاهب اهل‌سنت به دلیل رفتارهای ابن‌تیمیه، حنابله را تکفیر می‌کردند و در مقابل آن ابن‌حاتم حنبلی همه مسلمانان (غیرحنابله) را تکفیر می‌نمود. همچنین این تکفیر از جانب پیروان اهل‌سنت نسبت به شیعیان و بالعکس هم رخ می‌داد. ابن‌جِبرین مفتی وهابی، با نسبت دادن اعتقاداتی همچون تحریف قرآن، کافر دانستن اکثریت صحابه، نجس و کافر دانستن اهل‌سنت و غلو نسبت به علی(ع) و فرزندانش به شیعیان، آنان را کافر می‌داند. البته شیعیان چنین باورهایی ندارند. و قریب به اتفاق فقهای شیعه و اهل‌سنت معتقدند که پیروان مذاهب دیگر کافر نیستند و اگر در منابع هم این نسبت به‌کار رفته به کفر اعتقادی تأویل می‌شود.
  • مباحث عرفانی و فلسفی: برخی از عالمان مسلمان، فلاسفه و عرفا را تکفیر نموده‌اند. برای نمونه غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه، فلاسفه را تکفیر کرده است. همچنین به گفته سید محمدباقر خوانساری (درگذشت ۱۳۱۳ق) گروهی از فقها به‌خاطر سخنانی از ملاصدرا که با ظاهر شریعت سازگار نیست او را تکفیر کرده‌ند.

همچنین فتنه‌انگیزی حکومت‌ها برای بقای خویش و توطئه‌های دشمنان اسلام از دیگر زمینه‌ها و علل رواج اندیشه تکفیر دانسته شده است.

پیامدها

برای تکفیر اهل قبله پیامدهایی ذکر شده است برخی از آنها عبارت‌اند از:

  • قتل مسلمانان: در تاریخ اسلام همواره مسلمانان زیادی به جرم تکفیر به قتل رسیده‌اند.
  • تخریب آثار تاریخی و بناهای مذهبی: وهابیان اماکن تاریخی و مورد احترام مسلمانان همچون حرم ائمه را به بهانه مبارزه با شرک تخریب کرده‌اند.
  • نشان دادن چهره خشنی از اسلام در جهان: عملکرد گروه‌های تکفیری به نام اسلام، سبب شده است که مخالفان اسلام، این دین را دین خشنی بخوانند.

همچنین، قیام مسلحانه علیه حکومت‌های اسلامی و تضعیف آنها، تفرقه میان کشورهای اسلامی و حلال دانستن نوامیس مسلمانانی که اسیر تکفیری‌ها می‌شوند، از دیگر پیامدهای تکفیر است.

شکل‌گیری گروه‌های تکفیری

در قرن اخیر وهابیت و گروه‌هایی همچون داعش که تحت تأثیر و حمایت آنان شکل گرفته، مسلمانان را تکفیر نموده و به قتل و مصادره اموال آنان می‌پردازند.اینان آیاتی که درباره مشرکان و کافران نازل شده را بر مسلمانان تطبیق می‌دهند. در حالی که عالمان مسلمان با این کار مخالفت کرده‌اند و به گفته آنان فقط انکار ضروری دین یا همان انکار توحید و نبوت است که سبب کفر مسلمانان می‌گردد. آن هم در صورتی که انکار آگاهانه باشد و قابل تأویل نباشد.

همایش بین‌المللی

در سال ۱۳۹۳ش همایشی تحت عنوان «کنگره جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» تحت اشراف آیت‌الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید در قم برگزار شد. در این همایش عالمان شیعه و سنی از ۸۰ کشور جهان حضور داشتند. ۸۳۰ مقاله ارسالی به این همایش در ۱۰ جلد تحت عنوان «مجموعه مقالات کنگره جهانی جریان‎‌های افراطی و تکفیری» منتشر شده است. همچنین دبیرخانه دائمی این کنگره ۴۰ کتاب به زبان‌های مختلف را منتشر و مجله امت واحده اسلامی را به زبان‌های فارسی و عربی راه‌اندازی نموده است.

کتابشناسی

درباره تکفیر و نقد آن آثار بسیاری نوشته شده است. در «کتاب کتابشناسی تکفیر» حدود ۵۲۸ اثر به زبان عربی و فارسی معرفی شده است که از این تعداد ۲۳۵ اثر کتاب، ۲۴۰ اثر مقاله، ۴۹ پایان‌نامه و چهار اثر ویژه نامه هستند.

  • کتاب «آراء علماء المسلمین و فتاواهم فی تحریم تکفیر اتباع المذاهب الاسلامیّه» اثر شیخ فؤاد کاظم مقدادی مؤسس دارالتقریب عراق است. در این کتاب فتاوا و نظرات علمای شیعه و اهل‌سنت درباره نهی از تکفیر پیروان مذاهب اسلامی بررسی شده است. مجمع الثقلین العلمی تهران این کتاب را در سال ۱۴۲۸ق چاپ کرده است.
  • «الاسلام و العنف قراءة فی ظاهرة التکفیر» اثر حسین احمد الخشن به واکاوی مسأله خشونت و تکفیر در اسلام پرداخته است و اصول و معیارهای تکفیر، خاستگاه و گونه‌های آن و نیز ویژگی‌های تکفیری‌ها را بیان کرده است. این کتاب با عنوان «اسلام و خشونت: نگاهی نو به پدیده تکفیر» در سال ۱۳۹۰ش در ۳۴۴ صفحه به زبان فارسی ترجمه شده است.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. آقاصالحی و دیگران، «تکفیر و بررسی پیامدهای آن در جوامع اسلامی»، ص۹۵.
  2. آقاصالحی و دیگران، «تکفیر و بررسی پیامدهای آن در جوامع اسلامی»، ص۱۰۵.
  3. نصراصفهانی، «کتابشناسی تکفیر»، ص۲۵۸.
  4. فیومی، ذیل «تکفیر».
  5. عبدالمنعم، معجم المصطلحات والألفاظ الفقهیة، دارالفضیلة، ج۱، ص۴۸۷.
  6. نگاه کنید به امام خمینی، کتاب الطهاره، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۴۳۷-۴۳۸.
  7. برای نمونه نگاه کنید به امام خمینی، کتاب الطهاره، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۴۳۲.
  8. برای نمونه نگاه کنید به شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۱۷۵؛ جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۹۴-۱۹۵.
  9. نگاه کنید به امام خمینی، کتاب الطهاره، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۴۳۷-۴۳۸.
  10. نگاه کنید به علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۴، ص۲۴۶ـ۲۴۷.
  11. مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۵۲.
  12. جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۲.
  13. واقدی، الرده، ۱۴۱۰ق، ص۱۰۶-۱۰۷.
  14. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۲۷-۱۴۲۸ق، ج۵، ص۹۷.
  15. دینوری، الأخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۰۶.
  16. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۹۲-۱۹۳.
  17. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۲۷-۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۳۶.
  18. دینوری، الاخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۰۶.
  19. نگاه کنید به مغنیه، هذه هی الوهابیة، ۱۴۰۸ق، ص۷۴-۷۶.
  20. محمد بن عبدالوهاب، کشف الشبهات، ۱۴۱۸ق، ص۷.
  21. شهرستانی، الملل والنحل، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۱۲۲ و ۱۲۸ و ۱۳۵.
  22. سوره مائده، آیه۴۴.
  23. جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۳۴-۳۳۸.
  24. سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۱۴۲۸ق، ص۴۶۲.
  25. ابوالحسن اشعری، الابانه، ۱۳۹۷ق، ص۸۹.
  26. ابن‌حنبل، السنه، ۱۳۴۹ق، ص۱۵.
  27. سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱۴۲۷-۱۴۲۸ق، ج۲، ص۳۳۶.
  28. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۸، ص۳۴۸.
  29. حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، دار التعارف، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۲.
  30. ابن‌جبرین، اللؤلؤ المکین من فتاوی الشیخ ابن‌جبرین، ص۲۵.
  31. جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۹۴-۱۹۵.
  32. برای نمونه نگاه کنید به امام خمینی، کتاب الطهاره، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۴۳۲.
  33. نگاه کنید به غزالی، تهافت الفلاسفه، ۱۳۸۲، ص۹۴-۲۹۵.
  34. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۱۲۱.
  35. حسنلو، «زمینه‌ها و عوامل پیدایش تكفیر در میان مسلمانان و پیامدهای آن در جهان اسلام»، ص۵۴.
  36. آقاصالحی و دیگران، «تکفیر و بررسی پیامدهای آن در جوامع اسلامی»، ص۱۰۰-۱۱۰.
  37. نگاه کنید به : بخشی شیخ احمد و بهاری، «بررسی ایدئولوژی گروه تکفیری - وهابی دولت اسلامی عراق و شام (داعش)»، ص۱۴۱-۱۴۴.
  38. آقاصالحی و دیگران، «تکفیر و بررسی پیامدهای آن در جوامع اسلامی»، ص۹۷.
  39. برای نمونه نگاه کنید به نگاه کنید به رشیدرضا، مجله المنار، بی‌تا، ج۳۵، ص۵۷۳.
  40. نگاه کنید به رشیدرضا، مجله المنار، بی‌تا، ج۳۵، ص۵۷۳.
  41. خبرگزاری رسمی حوزه.
  42. نصرانصاری، کتابشناسی تکفیر، ۱۳۹۳ش، ص۲۱.
  43. نصرانصاری، کتابشناسی تکفیر، ۱۳۹۳ش، ص۲۵.
  44. نصرانصاری، کتابشناسی تکفیر، ۱۳۹۳ش، ص۲۹.
  1. امام علی(ع) این شعار خوارج را سخن حقی دانست که از آن معنای باطلی اراده شده است. (نهج‌البلاغه، تصحیح فیض‌الاسلام، ج۱، ص۱۲۵۷، خطبه ۴۰.)
  2. به گفته خوانساری این سخنان ظاهرا اصطلاحاتی است که ویژه ملاصدار است و نمی‌توان آنها را دلیل بر کفر او دانست. (خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۱۲۱)

منابع

  • ، دبیرخانه کنگره جهانی مقابله با جریان‌های افراطی و تکفیری، انتشار ۱۳ خرداد ۱۳۹۵ش، مشاهده ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ش.
  • خبرگزاری رسمی حوزه، انتشار ۸ بهمن ۱۳۹۴ش، مشاهده ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ش.
  • آقاصالحی، علی، خسرو مؤمنی و مجتبی جعفری و علیرضا صابریان، «»، مطالعات فقه و اصول، دوره دوم شماره۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۸ش.
  • ابوالحسن اشعری، علی بن اسماعیل، الابانه عن اصول الدیانه، تحقیق فوقیة حسین محمود، قاهره، دار الانصار، ۱۳۹۷ق.
  • ابن‌جبرین، اللؤلؤ المکین من فتاوی الشیخ ابن‌جبرین، اعداد: عبدالله بن یوسف العجلان، تنسیق: سلمان بن عبدالقادر ابوزید، بی‌جا، بی‌تا.
  • ابن‌حنبل، احمد، السنه، تصحیح عبدالله بن حسن آل الشیخ، مکه، المطبعة السلفیه و مکتبتها، ۱۳۴۹ق.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، کتاب الطهارة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ۱۴۲۷ق/۱۳۵۸ش.
  • بخشی شیخ احمد، مهدی و بهنام بهاری و پیمان وهاب‌پور، «»، فصلنامه علمی و پژوهشی علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، دوره۱۶، شماره ۴۶، زمستان ۱۳۹۲ش.
  • جرجانی، علی بن محمد، شرح المواقف، تحقیق محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر، ۱۳۲۵ق/۱۹۰۷م (افست قم، ۱۳۷۰ش).
  • جزیری، عبدالرحمان، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
  • جعفریان، رسول، تاریخ خلفا، قم، دلیل، ۱۳۸۰ش.
  • خوانساری، سید محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، قم، اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل‌الشيعة الى تحصيل مسائل‌الشريعة، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ق.
  • حسنلو، امیرعلی، «م»، جریان شناسی دینی معرفتی در عرصه بین‌الملل، شماره۱۶، ۱۳۹۶ش.
  • دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.
  • زینی‌دحلان، سید احمد، فتنة الوهابیة، بی‌تا.
  • سبحانی تبریزی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۷-۱۴۲۸ق.
  • سبحانی، جعفر، محاضرات فی الالهیات، انتشارات موسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۸ق.
  • شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، چاپ محمد سیّدکیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلان‌تر، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
  • عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران، ۱۳۹۷.
  • عبدالمنعم، محمود عبدالرحمن، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیة، ج۱، قاهره، دارالفضیلة، [۱۹۹۹م].
  • غزالی، فیصل التفرقة بین الاسلام الزندقة، چاپ ریاض مصطفی عبداللّه، دمشق ۱۴۱۷.
  • فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، بیروت: دارالفکر، بی‌تا.
  • مجلسی، محمدباقر بن محمدتقى، بحارالانوار، بيروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
  • مغنیه، محمدجواد. هذه هی الوهابیه، تهران، منظمة الاِعلام الاسلامی، ۱۴۰۸ق.
  • مفید، محمد بن محمد، الفصول المختارة من العیون و المحاسن، قم ۱۴۱۳.
  • مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.
  • نصراصفهانی، اباذر، کتابشناسی تکفیر، قم، دارالاعلام لمدرسة اهل البیت(ع)، ۱۳۹۳ش.
  • واقدی، محمد بن عمر، الردة، تحقیق یحیی الجبوری، بیروت، دار الغرب الاسلامی، چاپ اول، ۱۹۹۰م/۱۴۱۰ق.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • غزالی، محمد بن محمد، تهافت الفلاسفة، شمس تبریزی، تهران، ۱۳۸۲ش.
  • رشید رضا و دیگران، ، بی‌جا، بی‌تا.
  • محمد بن عبدالوهاب، کشف الشبهات، المملکة العربیة السعودیة، وزارة الشؤون والاوقاف و الدعوة والارشاد، ۱۴۱۸ق.

پیوند به بیرون